متن کرسی آزاد اندیشی دانشگاه علم و فن موضوع: بررسی جریان های تکفیری انحرافی کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین محمدپروینی زمان: 30/2/1394ساعت 12روز چهارشنبه

_____________________________________________________________________________________________________

مقدمه:

نشست با صلوات برمحمد و آل محمد آغاز گردید . در ابتداء جلسه توسط دانشجو آقای غیبی مسؤل انجمن علمی عمران که کارشناس مجری برنامه بود اعلام برنامه گردید. سپس آقای عبدالی از دانشجویان مؤسسه به تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید پرداختند. سپس آقای غیبی به بیان کلیاتی از موضوع بحث پرداختند. در ادامه بحث آقایان: فرزانه نژاد و رجبی به ایراد مطالب آماده شده در این زمینه پرداختند. لازم به ذکر است این کرسی با مشارکت بسیج دانشجویی دانشگاه و انجمن های علمی برگزار گردید.

الف) اهم مباحث ارائه شده توسط دانشجویان:

1. بیان تاریخچه ای از جریان های تکفیری و انحرافی

2.  موقعیت جغرافیایی و محیط های شکل گیری جریان های تکفیری در جهان

3. نتیجه جریان های تکفیری

ب) اهم موارد بیان شده توسط کارشناس علمی حجت الاسلام والمسلمین محمدپروینی

1.  توضیح معنای لغوی و اصطلاحی تکفیر:

تكفير نمودن يك فعل ؛ يعنى ، آن را پنهان كردن و پوشاندن ، به طورى كه به منزله انجام نگرفتن آن شود.

2. دیدگاه فقیهان و متکلمان درباره تکفیر:

جمهور فقیهان و متکلمان بر این باورند که کسی حق ندارد دیگری را که اهل قبله است و به طرف آن نماز می­خواند ، با اقرار به شهادتین و عدم انکار ضروری­ای از ضروریات دین ، تکفیر نماید :

1- قاضی سبکی می­گوید : « اقدام بر تکفیر مؤمنین جداً دشوار است . و هر کسی که در قلبش ایمان است تکفیر اهل هوا و بدعت را دشوار می­شمرد ، در صورتی که اقرار به شهادتین دارد ؛ زیرا تکفیر امری دشوار و خطیر است».

2- قاضی ایجی می­گوید : « جمهور متکلمین و فقیهان بر این امر اتفاق دارند که نمی­توان احدی از اهل قبله را تکفیر نمود ».

3- تفتازانی می­گوید : « مخالف حقّ از اهل قبله کافر نیست ، مادامی که ضروری­ای از ضروریات دین را مخالفت نکند ، مثل حدوث عالم ، حشر اجساد ».

4- ابن عابدین می­گوید : « در کلمات صاحبان مذاهب بسیار، تکفیر دیگران مشاهده می­شود ولی این­گونه تعبیرها از کلام فقهای مجتهد نیست. و معلوم است که اعتباری به غیرفقها نیست».

3.تکفیر مسلمانان از دیدگاه روایات

در روایات از تکفیر مسلمانی که اقرار به شهادتین نموده نهی فراوان شده است، خصوصاً کسانی که اهل عمل به فرائض دینی نیز هستند . اینک به برخی از این روایات اشاره می­نماییم :

1- پیامبر| فرمود : اسلام بر چند پایه بنا شده است : شهادت به وحدانیت خداوند ، رسالت پیامبر ، اقرار به آنچه از جانب خدا رسیده و جهاد . پس مسلمانان را به جهت گناه تکفیر نکنید ، و علیه آنان شهادت به شرک ندهید.

2- و نیز فرمود : « اهلِ ملتِ خود را تکفیر نکنید ، اگر چه گناه کبیره هم انجام دهند».

3- هر مسلمانی که مسلمان دیگر را تکفیر کند ، اگر واقعاً کافر باشد اشکالی ندارد ، و إلا خودش کافر می­شود.

4- و هم­چنین فرمود : « به جهت گناه ، اهل لا إله إلا الله را تکفیر نکنید ، زیرا کسی که چنین کند خودش به کفر نزدیک­تر است».

4.تکفيري ها چه کساني هستند ؟ کارشناس علمی نشست، تاریجچه این جریان ها را و نوع جنایات آنها را به زمان هابیل و قابیل و نوع رفتار و اندیشه قابیل در به قتل رساندن هابیل استاد دادند و مخصوصاً به زمان امیر المؤمنین علی(ع) و خوارج جنگ نهروان اشاره کردند. و تکفیری و جریان تکفیری را فقط در دین اسلام ندانستند بلکه شواهدی ارائه دادند که این نوع افراطی گری ها در سایر ادیان و در زمان سقراط نیز نمود داشته است. که در ذیل به بخش هایی از آن اشاره می گردد.

در حال حاضر يکي از عوامل مهم فتنه گري در منطقه جريان سلفي تکفيري است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسير منافع غربيان گام برمي دارد.

سير تحول
سلفيها روايات خود را مستقيما از احمد بن حنبل (متولد 241)، احمد بن تيميه (متولد 728)، ابن القيم الجوزيه(متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تميمي نجدي (متولد 1115-1206) ميگيرند. سلفيه بعد از محمد بن عبدالوهاب به صورت يک شکل و ساختار سياسي درآمد و هم پيماني وي با محمد بن سعود پايه گذار حاکميت آل سعود در عربستان به اين روند تسريع بخشيد. پيوند ميان علما و حاکمان سعودي گرچه دچار تغيير و تحول شده است و شيوخ وهابي از برخي اختيارات خود از جمله بازداشت و امر قضا بازماندند اما در عين حال هنوز هم از وضعيت و جايگاه خوبي در نظام سياسي سعودي برخوردار هستند. علاوه بر سرزمين حجاز، مصر نيز از تغيير و تحولات عقيدتي برکنار نماند و سلفي هاي اين کشور با اقدامات و فعاليتهاي حسن البناء و جنبش اخوان المسلمين، سير جديد ي در آموزه هاي عقيدتي اهل سنت تجربه کردند و باب هاي جديدي براي اين گروه جهت گشودن روزنههاي محدود اجتهاد باز شد. اما با مرگ زودهنگام حسن البناء جنبش اخوان المسلمين تحت تأثير انديشههاي دو شخصيت، به نامهاي ابوالاعلي مودودي و سيد قطب قرار گرفت و آنها ضمن تثبيت روش پاي بندي به متون ديني بر اساس ديدگاه هاي خاص فقهي خود، ديدگاه تکفير را پي ريزي کردند. هاي نيروهاي جهاد افغانستان با شوروي مورد توجه شيوخ وهابي عربستان قرار گرفت.

رشد جريان تکفيري

مسئله عراق
از ديگر نقاطي که، جريان تکفيري ها به صورت فعال در حوادث سياسي نقش آفريني مي کنند سرزمين اشغال شده عراق است. در حال حاضر يک دولت شيعي در اين کشور در راس امور اجرايي عراق قرار دارد اما حضور عناصر شيعي منافع برخي از سران منطقه، بعثي ها و گروه هاي تندروي سني مذهب اين کشور را به مخاطره انداخته است. با توجه به وجود خاطره هشت سال دفاع ايران از مرزهاي خود و حمايت همه جانبه سران عرب منطقه از صدام حسين در جنگ تحميلي، تصويري از ديکتاتور بعثي به عنوان سرداري مدافع عربيت و مذهب اهل سنت در برابر خطر عجم هاي شيعي مسلک در باور سنيان عراق و سايرکشورهاي منطقه چنان نفوذ کرده بود که تصور مي کردند حضور ايرانيان در عراق و برقراري پيوند مستحکم ميان شيعيان منطقه، حيات سياسي عرب و نفوذ مذهب اهل سنت را به خطر خواهد افکند. گذشته از اين، چون حوادث پيش آمده باعث تضعيف حزب بعث شده بود براي رهايي از اين تنگنا، اتحادي استراتژيک ميان سنيان ناراضي و عناصر حزب بعث شکل گرفت. از بعد مذهبي نيز القاعده امکان بيشتري را براي جولان دادن در مناطق سني نشين يافت. از اين پس، روند خشونت در عراق شتاب بيشتري به خود گرفت و تکفيري ها در اين کشور عرصه را براي اقدامات خود مناسب ديدند. گرچه وقوع جنگ مذهبي در خاورميانه تازگي ندارد اما افزايش چنين نزاع هايي در پاکستان و عراق به يک نگراني عمده تبديل شده است و متاسفانه نشست هاي مشترک شيعه و سني که آخرين آن کنفرانس مکه در مهره ماه 85 بود نتيجه اي قابل ملاحظه دربر نداشته است.

يکي از عوامل مهم درگيري هاي خونين منطقه، بحث تکفير شيعيان و مطرح کردن آن از سوي علما و روحانيون افراطي وهابي و سلفي است که باعث قرباني شدن بسياري از شيعيان بي گناه در منطقه شده است. جالب اينجاست که به جاي برخورد مناسب و معقولانه با اين پديده و اعلام برائت از اقدامات خشن و سرکوبگرايانه، در آذر ماه 1385 سي و هشت نفر از علماي سلفي عربستان سعودي در بيانيه اي ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد آن را توطئه مشکوک صليبيون، روافض و صفويان دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمايت از اشغالگران و تحديد نفوذ اهل سنت در منطقه و ايجاد هلال شيعه و تجزيه عراق به سه منطقه کردي، شيعي و سني خواندند. کاملا مشخص بود که در اين نوع تقسيم بندي روافض يعني شيعيان، صفويان همان ايرانيان و اشغال گران نيز سربازان صليبي هستند.

يکي از بهانه هاي مهم علماي اهل سنت براي بکارگيري حربه تکفير عليه شيعيان بحث غلو در مورد ائمه اطهار است. توهين به صحابه و همسران پيامبر، عدم دخالت اهل سنت در مناصب سياسي، ممانعت از احداث و تاسيس مسجد در برخي از مراکز شهري مدعيات سنيان در مورد حکومت شيعي ايران است. غربي ها نيز اين اختلافات را از نظر دور نگه نداشته و ضمن ايجاد شرايط براي اختلاف انگيزي ميان شيعه و سني ترس موهم از اسلام را نيز مطرح کردند.

سازمان ها و جنبش هاي متعددي که حول محور القاعده در عراق فعاليت مي کنند، عبارتند از:
1-
سازمان قاعده الجهاد في بلاد الرافدين
اين سازمان خطرناک ترين گروه تروريستي عراق است که اساس فعاليت هاي آن شامل بمب گذاري خودروها، ترور و آدم ربايي، کشتن بي گناهان، سربريدن و مثله کردن اجساد است. اين سازمان ارتباط مستحکمي با سازمان هاي نظامي بعثي مثل "ارتش اسلامي عراق - گردان هاي ثوره العشرين " دارد و با سازمان هاي تروريستي جهاني هم ارتباطات مستحکمي دارد.
حوزه فعاليت اين سازمان مناطقي چون انبار، موصل، تکريت، ديالي و حومه هاي جنوبي و شمالي و غربي بغداد است. ساختار نظامي آن را غيرنظامييان افراطي داخلي و خارجي تشکيل مي دهد و از بدو تاسيس رهبري آن به عهده ابومصعب زرقاوي بود.

2- ارتش انصار السنه
اين جمع از سني هاي افراطي تشکيل شده و اعضاي آن را سني هاي افراطي عراقي و غيرعراقي و برخي از عناصر رژيم سابق تشکيل مي دهند. حوزه فعاليت اين گروه مرکز و شمال عراق است و از هم پيمانان سازمان "قاعده الجهاد في البلاد الرافدين "است. محمد الجحيشي از رهبران برجسته اين گروه به حساب مي آيد.

3- ارتش اسلامي عراق
اين گروه از اسلام گرايان افراطي و عناصري از رژيم سابق تشکيل شده است. حوزه فعاليت اين گروه مرکز عراق است ضمن اينکه در موصل و بصره هم هسته هايي دارد.

4- حزب التحرير
هدف اعضاي اين گروه ايجاد حکومتي خلافتي در عراق و بيرون راندن کفار از عراق است. اين گروه با سازمان "قاعده الجهاد في بلاد الرافدين " در ارتباط است و حوزه فعاليت آن ديالي و برخي از بخش هاي بغداد است.

5- جيش الطائفه المنصوره
اين گروه در اواخر ژوئيه 2005 ظهور کرد. پرتاب خمپاره به سمت زائران امام موسي کاظم در تاريخ 13آگوست 2005 از سوي اين گروه بر عهده گرفته شد و اولين بيانيه آن در تاريخ 26ژولاي2005 از طريق اينترنت منتشر شد و در آن ادعا شد که اين گروه پس از سقوط رژيم صدام تاسيس شده است. فرمانده آن گروه "ابوعمر انصاري " است و ابوسامه نيز سخنگوي اين گروه است. حوزه فعاليت اين گروه در مناطق الطارميه المشاهده، التاجي، الطيفيه، و عويريج است.

6- گروه ياران اهل سنت (مناصروا و اهل السنه)
اين گروه در ژوئن 2005ظهور کرد و بيانيه تاسيس آن در تاريخ 13ژوئن 2005 صادر شد و حوزه فعاليت آن گروه مرکز و جنوب عراق (بصره) است و در منطقه الدوره، بغداد و ابورشيد هم فعاليت هايي دارد. اين گروه انفجار کمربند انفجاري در مسجد شيعيان در جاده بغداد به بصره را که به کشته شدن 46 غيرنظامي منجر شد و همچنين ربودن و قتل رييس اتحاد الکراتيه در بابل را که يک شيعه بود، بر عهده گرفت. علاوه بر اين تعدادي از اعضاي کادر سازمان بدر (سپاه پدر) در منطقه الطليعه در مسير بغداد به حله را به قتل رساند. گروه ياران اهل سنت قتل بيست نفر را که از منطقه الدوره در بغداد ربوده شده بودند و جسد آنان در تاريخ 2 آگوست 2005 در منطقه المعالف در جنوب بغداد پيدا شد بر عهده گرفت.

7- سپاه عمر
سازمان "قاعده الجهاد في بلاد الرافدين " در تاريخ 5ژولاي 2005 تشکيل اين گروه را اعلام کرد و مدعي شد قتل اعضاي کادر سازمان بدر توسط آن انجام شده است. رهبر اين سازمان جمال التکريتي است که "ابواسلام " ناميده مي شود. او از عشيره البوناصر در تکريت و يکي از همکاران زرقاوي است اين گروه تا تاريخ 29 آگوست 2005 انجام 200 عمليات ترور و ترور تعداد زيادي از اعضاي جنبش هاي اسلامي و ملي از جمله منشي دفتر عادل عبدالمهدي و مدير دفتر احمد چلبي را بر عهده گرفته است. انفجار ساختمان موسسه شهيد محراب در تلعفر در تاريخ 23 ژولاي2005 نيز از سوي اين گروه بر عهده گرفته شد.

8- گروه الانصار وابسته به گردان انتحاري براء بن مالک
گروه گردان براء بن مالک مسئوليت 11 عمليات در فاصله زماني 9ژوئن2006 تا 29ژوئن2006 و ?? عمليات در فاصله زماني 20 تا 17ژولاي2006 از جمله يک خودروي بمبگذاري شده وانفجار يک کمربند انفجاري را بر عهده گرفت.

9- جيش محمد (الحق)
شامل مجموعه اي از تکفيري ها و بعثي ها و طرفدار تبعيض نژادي بر اساس انتسابهاي عشيره اي است. اين گروه براي بازگرداندن حزب بعث اقدام مي کند و شعار آن "حکومت براي اعراب سني عراق است " بوده است.

10- گروه ابوايمن
حوزه فعاليت اين گروه در موصل و فلوجه است. اين گروه در فعاليت هاي خود به تجربه تکفيري هايي متکي است که در گذشته عضو ارتش عراق بودند و دوره هايي را در مدائن واقع در بغداد برگزار مي کنند.

11- گردان زبير بن عوام
حوزه فعاليت اين گروه مناطق ابوغريب، الرضوائيه، خان ضاري و الزيدان است و رهبر آن ابوزبيده البابلي است. اين گروه در تاريخ 26 سپتامبر2005 بيعت خود را با سازمان قاعده الجاد في بلاد الرافدين اعلام کرد ولي در گذشته به گردان هاي ثوره العشرين وابسته بود. شيوه کاري آن بهکارگيري خودروهاي بمبگذاري شده، بمبگذاري و پرتاب موشک است.

12- گردان حسن بصري
اين گروه در تاريخ 31سپتامبر2005 بيعت خود را با القاعده در عراق اعلام کرد و حوزه فعاليت آن در ابوالخطيب، الامتحيه و الزبير است. گروه ياد شده در بصره عمليات هاي تروريستي را بر ضد نيروهاي نظامي انگليسي و عراقي و غيرنظاميان شيعه انجام داده است و شيوه کاري آن بمب گذاري، خودروهاي بمب گذاري شده، عمليات انتحاري و ترور است. گردان حسن بصري براي اولين مرتبه بين آگوست و سپتامبر 2004ظهور کرد و اعضاي آن از عشيره غائم بصره هستند که رويکردي تروريستي دارد. رهبر اين گروه ابوحذيفه عراقي است و بين سپتامبر 2004 تا مارس 2005 اين گروه مسئوليت 24 حمله از جمله 16 مورد بمب

5. دین جریان های تکفیری:

 ایشان اعتقادات و مذهب جریانه های تکفیری را منحصر در هیچ دینی و یا مذهب خاصی ندانستند و بیان داشتند که از هر دین و مذهبی در بین این تکفیری ها وجود دارد که از افراطیان یک دین و مذهب خاصی جهت تخریب وجهه دین یا مذهب خاصی حضور دارند و به نام (الله) و ( رسول الله) و ( قرآن کریم) چهره ای بسیار خشن از دین مقدس اسلام ارائه می دهند و الا هیچ دینی و مذهبی کهخ رویکرد اعتدال دارد هیچ یک از جنایات و شعارهای انحرافی تکفیری ها را قبول ندارند.

6. جریان های تکفیری در اندیشه رهبری:

حجت الاسلام محمد پروینی استاد معارف مؤسسه آموزش عالی علم و فن در بیان این بخش به بیانات مقام معظم رهبری در این زمینه اشاره کردند و اهداف ذیل را در این راستا بیان داشتند:

جریان های تکفیری در فرمایشات رهبر معظم انقلاب مقدمه
در حال حاضر يکي از عوامل مهم فتنه گري جريان سلفي تکفيري است که در لباس دفاع از سنت، عملاً در مسير تأمین منافع غربيان می باشد. به عبارت دیگر حضور نظامی آمریکا در دو دهه اخیر جریان های تکفیری را بیش از بیش تقویت نموده است. این جریان و فعالیت آنان توسط رهبری مورد توجه قرار گرفته است. ایشان برای مقابله با فعالیت این جریان راهکارهایی را ارائه نموده اند. از این رو در این نوشته سعی شده است جریان تکفیری در کلام رهبری تبیین شود.
جریان های تکفیری
ورود فرهنگ غرب به دنیای اسلام و لزوم مقابله با این مسأله باعث شد عده ای شعار بازگشت به سلف را چاره کار عنوان نمایند. این شعار مورد سوء استفاده وهابیت قرار گرفت و آنها خود را سلفی نامیدند و افکار ابن تیمیه را به عنوان افکار سلف ترویج نمودند. لذا می توان این گونه بیان کرد همه جریان های تکفیری از گرایش های فکری سلفیه منشعب گشته اند و سلفیان تحت تأثیر ابن تیمیه هستند؛ به عبارتی امروزه جهان اسلام با پدیده ای به نام ابن تیمیه روبه رو است که به اسم سلف و سلفی گری خشونت را تروبج و به کفر دیگر مسلمانان فتوا می دهند.
تکفیر به معنای نسبت دادن کفر به شخص یا گروهی می باشد. تکفیری عنوانی است که به فرد یا جریانی اطلاق می ‌شود که غالباً برخاسته از قرائت‌‌ های مختلف سلفی وهابی، مسلمانان را به‌ صرف آنکه با آنان هم‌ عقیده نیستند، برخلاف معیارهای شرعی شناخته ‌شده، متهم به کفر و خروج از دین می‌کنند. تکفیری ها با شعار به ظاهر حق پرستانه توحیدی جنایات غیرانسانی مرتکب می شوند و غیر خود را کافر می پندارند. جریان تکفیر حقانیت را تنها در اندیشه و عمل خلاصه می کند و دیگر عقاید و رفتارها را کفر، شرک به حساب می آورد.
در سالهای اخیر گروه های متعددی از جریانهای تکفیری به وجود آمده اند که غالباً به یکی از سه جریان اصلی تکفیری وهابیت، سپاه صحابه و طالبان و سلفیه جهادی (القاعده) وابسته اند.
جریان های تکفیری در اندیشه رهبری
رهبری از سال ها پیش مسأله جریان های تکفیری را مورد توجه قرار داده است. لذا مسأله تکفیری ها، موضوع جدیدی در ادبیات رهبری نیست و ایشان سالها قبل نسبت به این موضوع هشدار داده اند. ایشان در سال 1375 در دیدار با کارگزاران حج این جریان را مورد توجه قرار داده و بیان می کنند: «هر عامل تفرقه‌ ای كه در دنیای اسلام مشاهده شود، در نهایت با ایادی خبیث استكبار ارتباط پیدا می‌ كند و تحریكات تفرقه‌ افكنانه آنان میان قومیتها، ملتها و مذاهب اسلامی اكنون به جایی رسیده است كه با پول، تشویق، تدبیر و طراحی ایادی استكبار برخی از مسلمین برخی دیگر را تكفیر می‌ كنند و آنان را كافر می‌ خوانند». اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که امروزه حضور تبلیغاتی این جریان بیشتر شده است، لذا موضع گیری های ایشان نیز صریح تر شده است. ذیلاً به مهمترین نکات مدنظر رهبری در رابطه با این جریان اشاره می شود.
الف- جریان تکفیر عامل تفرقه و اختلاف
جریان تکفیر عاملی برای ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) به حساب می آید. به عبارت دیگر دشمنان اسلام و امت اسلامی از جریان تکفیر به عنوان عاملی برای برای رسیدن به اهدافشان بهره می گیرند. «اجتماع مسلمانان در حج، یک فرصت بزرگ است؛ این فرصت را نباید از دست داد؛ از این فرصت بهترین استفاده‌ اى که می شود کرد، همدل کردن مسلمانان با یکدیگر است؛ در اجتماعات، همه ‌با هم شرکت کنند؛ در مراسم معنوى، عبادى، نماز، همه ‌با هم شرکت کنند؛ همه‌ با هم به خداى متعال سجده کنند؛ در مقابل خانه‌ خدا، خدا را عبادت بکنند. حربه‌ دشمن را از دست دشمن بگیرید. امروز شما مى ‌بینید «تکفیر»، یک عاملى براى دشمنان اسلام و دشمنان امت اسلامى است؛ نه فقط شیعه، [بلکه] اهل سنت را هم تکفیر می کنند؛ اهل سنت را هم، مسجدشان را، نمازشان را منفجر می کنند به نفع رژیم صهیونیستى، براى اینکه مردم را و مسلمانها را به هم مشغول کنند تا غافل بشوند از مسئله‌ مهم فلسطین و از حضور دشمن در دل دنیاى اسلام غفلت کنند؛ هدف، اینها است. یک‌ عده‌ اى هم از روى ساده‌ لوحى، بعضى هم البته از روى غرض، با آنها همراهى می کنند، این را باید متوجه بود».
«
مسئله‌ وحدت، وحدت ملی، حفظ اتحاد؛ این جزو وظایف ما است. حضور نیروهای تكفیری كه امروز متأسفانه در برخی از نقاط منطقه فعالند، خطر بزرگشان این نیست كه بی‌ گناهان را می كشند، آن هم جنایت است، بزرگ است؛ اما خطر بزرگ این است كه دو گروه شیعه و سنی را نسبت به هم بدبین می كنند؛ این خیلی خطر بزرگی است؛ جلوی این بدبینی را باید بگیریم. نه از آن طرف شیعیان خیال كنند كه یك گروه آنچنانی كه با شیعه این‌ جور رفتار می كند این جبهه‌ اهل تسنن است كه با اینها مقابله می كند، نه جبهه اهل سنت تحت تأثیر حرفهای آنها -آنچه آنها راجع به شیعه می گویند و تهمتهایی كه می زنند و آتش‌ افروزی‌ هایی كه می كنند - قرار بگیرند. باید مراقب باشند؛ هم شیعه مراقب باشد، هم سنی مراقب باشد. این را بایستی در همه‌ مناطق كشور همه بدانند؛ هم سنی ‌ها بدانند، هم شیعه‌ ها بدانند؛ نگذارند كه این وحدتی امروز در بین كشور هست ‌[از بین برود]؛ كه یكی از بخشها وحدت مذاهب شیعه و سنی و وحدت اقوام است. برجسته كردن خصوصیات قومی و دمیدن در آتش قوم‌ گرایی، كارهای خطرناكی است، بازی با آتش است». 
ب- جریان تکفیر جریان مضر و خطرناک برای دنیای اسلام
جریان تکفیر یکی از جریان های مضر و خطرناک در دنیای اسلام به شمار می رود. جریان داعش یکی از فروع شجره خبیثه تکفیر می باشد. «جریان تکفیر یک جریان مضر و خطرناک در دنیاى اسلام است. این جریان تکفیر اگرچه تازه نیست و سابقه‌ تاریخى دارد، لکن چند سالى است که با نقشه‌ هاى استکبار و با پول برخى از دولتهاى منطقه و با طراحى و نقشه‌ کشىِ سرویس ‌هاى جاسوسى کشورهاى استعمارى -مثل آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى - تجدید حیات کرده است و قوت گرفته است. این جلسه، این اجلاس و این حرکت شما براى مقابله‌ همه ‌جانبه‌ با این جریان است؛ نه براى آن چیزى که امروز به‌ عنوان داعش شناخته می شود. جریانى که امروز به نام داعش شناخته می شود یکى از فروع شجره‌ خبیثه‌ تکفیر است، همه‌ آن نیست. این فسادى که این مجموعه به راه انداختند، این اهلاک حرث و نسل، این ریختن خون بى‌ گناهان، این بخشى از جرائم جریان تکفیر در دنیاى اسلام است؛ با این چشم باید نگاه کرد به این مسئله». 
ج- جریان تکفیر جریان منحرف برای فراموش کردن مسائل اصلی دنیای اسلام
امروز قصد دشمن از به راه انداختن جریان تکفیر؛ منحرف کردن دنیای اسلام از پرداختن به مسائل اصلی از جمله مسأله فلسطین، مسأله قدس و ... می باشد. «من قلباً متأسفم ما [یعنى‌] دنیاى اسلام -که باید همه‌ نیروى خودمان را صرف کنیم براى مقابله‌ با توطئه‌ رژیم صهیونیستى و این حرکتى که علیه قدس شریف و مسجدالاقصى انجام دادند که همه‌ دنیاى اسلام را بایستى به حرکت دربیاورد - امروز ناچاریم به گرفتارى ‌هایى که استکبار در درون دنیاى اسلام به‌ وجود آورده مشغول بشویم؛ چاره‌اى نیست. درواقع پرداختن به مسئله‌ تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن به‌ صورت مشکل دست ‌ساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله‌ اصلى، مسئله‌ رژیم صهیونیستى است؛ مسئله‌ اصلى، مسئله‌ قدس است؛ مسئله‌ اصلى، مسئله‌ قبله‌ اول مسلمین، مسجدالاقصى است؛ اینها مسائل اصلى است». 
د- جریان تکفیر تأمین کننده اهداف استکبار
جریان تکفیر ظاهری اسلامی دارد اما در عمل در خدمت اهداف استکبار و استعمار می باشد. «جریان تکفیر و حکومتهایى که پشتیبان و حامى آن هستند، کاملاً در جهت نیات استکبار و صهیونیسم دارند حرکت می کنند؛ کار آنها در جهت هدفهاى آمریکا و دولتهاى استعمارى اروپا و رژیم اشغالگر صهیونیستى است؛ شواهدى این معنا را قطعى می کند. جریان تکفیر ظاهر اسلامى دارد اما عملاً در خدمت جریانهاى استعمارى و استکبارى و سیاسى بزرگى است که علیه دنیاى اسلام دارند کار می کنند». 
«
آن کسانى که پشتیبان جریان تکفیرند، با رژیم صهیونیستى می سازند تا با مسلمانها بجنگند. به رژیم صهیونیستى اخم هم نمی کنند اما نسبت به کشورهاى اسلامى و ملتهاى اسلامى به بهانه ‌هاى مختلف، انواع و اقسام ضربه‌ ها را می زنند و توطئه می کنند».
ن- جریان تکفیر از مصائب جهان اسلام
جریان تکفیر جریانی است که با افکار پلید و خرافی، تجلیل از بزرگان و چهره های نورانی صدر اسلام را شرک و کفر به حساب می آورد. این جریان که به حمایت منابع مادی استکبار فعالیت می کند؛ از مصائب اسلام می باشد. «در حالی رفتن سر قبر یك انسانی و طلب رحمت كردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت كردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرك است؟ شرك این است كه انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی.آی.ای آمریكا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار كند، آزرده كند. اینها اطاعت و عبودیت و خاكساری در مقابل طواغیت زنده را شرك نمی دانند، احترام به بزرگان را شرك می دانند! خود این، یك مصیبتی است. جریان تكفیریِ خبیث كه امروز در دنیای اسلام به بركت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امكانات هم در اختیار دارند، یكی از مصائب اسلام است». 
و- جریان تکفیر منحرف کننده حرکت بیداری اسلامی
جریان تکفیر با همکاری دول غربی توانست حرکت بیداری اسلامی که برخاسته از حرکت وجدان عمومی مردم بود را منحرف سازد. «جریان تکفیر توانست حرکت بیدارى اسلامى را منحرف کند. حرکت بیدارى اسلامى یک حرکت ضدآمریکا، ضداستبداد، ضددست‌نشاندگان آمریکا در منطقه بود؛ حرکتى بود از سوى عموم مردم در کشورهاى مختلف شمال آفریقا که علیه استکبار بود، علیه آمریکا بود. جریان تکفیر، این حرکت عظیم ضداستکبارى و ضدآمریکایى و ضداستبدادى را تغییر جهت داد به جنگ بین مسلمانان و به برادرکشى. خط مقدم مبارزات در این منطقه مرزهاى فلسطین اشغالى بود. جریان تکفیر آمد این خط مقدم را تبدیل کرد به خیابانهاى بغداد و مسجد جامع سوریه و دمشق و خیابانهاى پاکستان و شهرهاى مختلف سوریه، و اینها شد خط مقدم مبارزه! شما نگاه کنید به وضعیت امروز لیبى، به وضعیت سوریه، به وضعیت عراق، به وضعیت پاکستان، ببینید نیروها و شمشیرها در دست مسلمانان علیه چه کسانى دارد به کار می رود؟ اینها باید علیه رژیم صهیونیستى به کار می رفت. جریان تکفیر جهت این مبارزه را تغییر داد و آورد داخل خانه، داخل شهرهاى ما، داخل ممالک اسلامى. در داخل مسجد جامع دمشق انفجار به‌ وجود مى‌آورند، در اجتماعات مردم عادى در بغداد انسانها را منفجر می کنند، در پاکستان صدها نفر را به رگبار می بندند، در لیبى این وضعیتى را که ملاحظه می کنید و مشاهده می کنید به‌ وجود مى‌آورند؛ همه‌ اینها یکى از جنایات فراموش‌ نشدنى تاریخىِ جریان تکفیر است که این وضع را به‌ وجود آورده است. تبدیل این حرکت، کارى است در خدمت آمریکا، در خدمت انگلیس، کارى است در خدمت سرویس‌هاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و موساد و مانند اینها». 
ه- جریان تکفیر هدایت شده توسط دشمنان
دشمنان اصلی دنیای اسلام گروه های تکفیری و وهابی و امثالهم نیستند؛ بلکه دشمنان اصلی کسانی هستند که این گروه ها را تحریک می کنند تا در مقابل دنیای اسلام بایستند. «امروز یک عده‌اى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام به ‌نام گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش می کنند، کارهاى بدى می کنند، کارهاى زشتى می کنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى می کنند، حماقت می کنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک می کند، آن کسى است که پول در اختیارشان می گذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه‌ آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌ دار می کند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مى ‌افشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویس‌ هاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه ‌هاى بى ‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله می کنند، دشمن اصلى نمی دانیم؛ ما شما را فریب‌ خورده می دانیم؛ به اینها گفته‌ایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ تو اگر خطا می کنى، اشتباه می کنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت می بندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمی دانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع می کنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریب خورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه‌ چندان پنهانى است که از آستین سرویس‌ هاى امنیتى بیرون مى ‌آید و گریبان مسلمانان را می گیرد و آنها را به جان هم مى ‌اندازد». 
ی- جریان تکفیر مخدوش کننده چهره حقیقی اسلام
جریان تکفیر با همکاری استکبار و صهیونیست با انجام اعمالی برخلاف آیین و مبادی اسلام در جهت مخدوش کردن چهره اسلام عمل می کند. درواقع جریان تکفیر چهره حقیقی از اسلام را نشان نمی دهد. «جریان تکفیر چهره‌ اسلام را در دنیا مخدوش کرد، زشت کرد. همه‌ دنیا در تلویزیون‌ ها دیدند که کسى را مى ‌نشانند و با شمشیر گردن می زنند، بدون اینکه جرمى براى او معین شده باشد. لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین. اِنَّما یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِى الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلى‌ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم و من یَتولّهم فَاولئکَ هُمُ الظّلِمون.11 اینها درست بعکس عمل کردند؛ مسلمان را کشتند، غیر مسلمانِ غیر متعرض را زیر شمشیر نشاندند، تصویر آن در همه‌ دنیا پخش شد، همه‌ دنیا این را دیدند. همه‌ دنیا دیدند که یک نفرى به نام اسلام دست کرد از سینه‌ یک آدم کشته شده، دل او را بیرون آورد و به دندان کشید! این را دنیا دید. اینها به نام اسلام تمام شد؛ اسلامِ رحمت، اسلامِ تعقل، اسلامِ منطق، اسلامِ «لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّین»، این اسلام را اینها این ‌جورى معرفى کردند؛ از این جنایتى بالاتر؟ از این فتنه‌اى خبیث‌تر؟ این مال جریان تکفیر است».12   

7. راهکارهای مورد نظر رهبری در مقابله با جریان تکفیری:

الف- تشکیل نهضت علمی فراگیر از سوی علمای مذاهب اسلامی
«یکى [تشکیل‌] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همه‌ علماى مذاهب اسلامى است براى ریشه ‌کن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همه مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام می سوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل می سوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد. آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح»13 وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها می کنند و از حرکتى که اینها می کنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید! عده ‌اى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراه‌ کننده قرار می گیرند و بیچاره ‌ها خیال می کنند دارند کارِ خوب انجام می دهند، مصداق آیه‌ شریفه‌ «قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا * اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا»14 هستند؛ خیال می کنند دارند جهاد فى‌سبیل‌الله می کنند. اینها همان کسانى هستند که در روز قیامت عرض خواهند کرد به خدا: رَبَّنآ اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا * رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ وَ العَنهُم لَعنًا کَبیرا؛15 این بیچاره‌ ها همانها هستند. آن که در مسجد دمشق یک عالم بزرگ مسلمان را به قتل می رساند جزو اینها است؛ آن کسى که مسلمانها را به بهانه‌ انحراف از دین سر می بُرد جزو اینها است؛ آن کسى که در پاکستان و در افغانستان و در بغداد و در شهرهاى گوناگون عراق و در سوریه و در لبنان با انفجار، بى‌گناه‌ ها را به خاک و خون می کشد، جزو همین ها است که روز قیامت خواهد گفت: رَبَّنا اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا. رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ. در یک جاى دیگر قرآن، خدا می فرماید: لِکُلٍ‌ ضِعفٌ؛16 قبول نمی کند خدا که «رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ»، [می فرماید] «لِکُلٍ‌ ضِعفٌ»، هر دوتان، تابع و متبوع [در عذابید]؛ «تَخاصُمُ اَهلِ النّار» با همدیگر می جنگند. اینها را باید نجات داد، این جوانها را باید نجات داد، و این به‌ عهده‌ علما است. علما با محافل روشنفکرى هم ارتباط دارند، با توده‌ مردم هم ارتباط دارند؛ باید تلاش کنند. خداى متعال در قیامت از علما سؤال خواهد کرد که چه کردید؟ باید اقدام کنند».  
ب- روشنگری نسبت به نقش سیاست های استکباری آمریکا و انگلیس
«کار دوم که بسیار لازم است، روشنگرى نسبت به نقش سیاست هاى استکبارى آمریکا و انگلیس است. باید روشنگرى کرد؛ باید دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاست هاى آمریکا در این میان چیست؛ نقش سرویس ‌هاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى در این احیاء جریان فتنه‌ تکفیرى چیست؛ این را باید همه بدانند. همه باید بدانند که اینها دارند براى آنها کار می کنند؛ نقشه از آنها است، پشتیبانى از آنها است، ارائه‌ طریق از آنها است، پول هم از دست ‌نشاندگان آنها [یعنى] حکومتهاى منطقه است که پولش را می دهند، این بیچاره‌ ها را بدبخت می کنند و دنیاى اسلام را دچار این مشکل می کنند. این هم یک کار لازم دیگرى است که بایستى انجام بگیرد
ج- اهتمام به قضیه فلسطین
«کار سومى که حتماً باید انجام بگیرد، اهتمام به قضیه‌ فلسطین است. نگذارید قضیه‌ فلسطین و قدس شریف و مسئله‌ مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را می خواهند. آنها می خواهند دنیاى اسلام از قضیه‌ فلسطین غفلت کند. الان شما ببینید در همین روزها کابینه‌ رژیم صهیونیستى، یهودیت کشور فلسطین را اعلام کرد؛ به‌ عنوان یک کشور یهودى آن را اعلام کرد. از مدتها قبل دنبال این قضیه بودند، حالا بصراحت این کار را انجام دادند. در غفلت دنیاى اسلام، در غفلت آحاد مردم و ملتهاى مسلمان، رژیم صهیونیستى به دنبال تصرف قدس شریف است، به دنبال تصرف مسجدالاقصى است، به دنبال تضعیف هرچه بیشتر فلسطینیان است؛ این را باید توجه داشت. همه‌ ملتها باید از دولتهاى خودشان مطالبه کنند مسئله‌ فلسطین را؛ علماى اسلامى از دولتهاى خودشان بخواهند و مطالبه کنند پیگیرىِ مسئله‌ فلسطین را؛ این یکى از وظایف عمده‌ مهم است. ما خدا را شکر می کنیم که در جمهورى اسلامى، دولت و ملت در این جهت هم ‌زبانند. دولت جمهورى اسلامى و امام بزرگوار ما از اول، سیاست حمایت از فلسطین و دشمنى با رژیم صهیونیستى را اعلام کرد و سرِدست گرفت؛ تا امروز هم ادامه دارد و ۳۵ سال است که ما از این خط، منحرف نشدیم و ملت ما هم با کمال میل همراهند. گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه می کنند و جوابى نمى ‌شنوند، به من نامه می نویسند و التماس می کنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملت، عاشق مبارزه‌ با صهیونیست‌ها است و جمهورى اسلامى‌ [هم این را] نشان داده است».

 

7. نتیجه

جریان های تکفیری با حمایت مالی آمریکا و استکبار در جهت ایجاد اختلاف بین مسلمانان (شیعه و سنی) و ضربه زدن به اسلام و مسلمین عمل می کنند. این جریان که از جریان های خطرناک برای دنیای اسلام به شمار می رود می کوشد چهره ای غیرواقعی از اسلام نشان دهد. درواقع هدف اصلی این جریان تزلزل جوامع مسلمانان و ایجاد فتنه و اختلاف در میان آنان می باشد. لذا با توجه به فعالیت این جریان؛ آگاهی از اهداف آنان، شناساندن این جریان ها برای دنیای اسلام به خصوص جوانان باید در دستورکار قرار گیرد. به عبارت دیگر دشمن که از حضور اسلام احساس ضعف می کند، با تقویت جریان های تکفیری در جهت رسیدن به اهداف خود عمل می کنند. امت اسلامی می بایست با استفاده از تبلیغات در رسانه های مکتوب و شنیداری و دیداری در جهت روشن سازی حقایق عمل نماید. به فرموده رهبر معظم انقلاب باید شناخت و بصیرت نسبت به ماهیت اصلی دشمن و وحدت و اتحاد امت اسلامی در این راه سرلوحه امور قرار گیرد

 

تذکر1: « لازم به ذکر است این نشست بدون تنش و با حضور متنوع دانشجویان معزز برگزار گردید»

تذکر 2:« بخش های مهم در مدت زمان مشخص شده توسط کارشناس علمی برنامه بیان شد»




کلیه حقوق سایت متعلق به مؤسسه آموزش عالی علم و فن می باشد